جدول جو
جدول جو

معنی چهارقاش کردن - جستجوی لغت در جدول جو

چهارقاش کردن
(رْ صِ کَ دَ)
چهاربرش مساوی از سیب یا خربزه یا هندوانه جدا کردن. به چهار قسمت مساوی هندوانه یا خربزه یا سیبی را بریدن
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رْ گَ تَ)
ساختن عمارتی که به چهارطاقی شبیه باشد. چهارطاق پدید آوردن.
- چهارطاق کردن در، در را بتمامی بازکردن. هر دو لنگۀ در را بالتمام بازکردن. (یادداشت مؤلف).
- ، کنایه از بازکردن دو زانوی خمیدۀ شخص نشسته است بطرفین چنانکه انتهای دوران نمایان گردد
لغت نامه دهخدا